آرش |
|
اصولا اگه شما "2 تا" 83ایه بدبختین، من یه 82ایه بدبختم. هیچکس نیست. حتی نمیتونم به کسی زنگ بزنم. خوبه. لابد خودم میخوام. 3/29/2005 08:11:00 PM - آرش ÙØªØ§ØÙ -
همممم، چیزی که مسلمه، اینه که امسال همونقد گُه خواهد بود که پارسال. بلکم بیشتر. دیگه تارُفای آدما واقِ اَن حالمو بهم میزنه. کلمه های تکراری...تفاله های مغزی. حالم از آدمایی که حرفای بی محتوا میزنن بهم میخوره....تبریکای بی محتوا، لوپی که همینجوری توش میچرخیم...پسرای جنده، با دخترای نکره. حماقتهایی که هر لحظه فراموش میشن. اسپرمهایی که هیچوقت جفتشونو پیدا نمیکنن و تو لوله های پیچ در پیچ پر از آب، گم میشن. 3/20/2005 02:52:00 PM - آرش ÙØªØ§ØÙ - من یا بی ذوقم....یا حالم از ادما بهم میخوره....یا جفتش...............یا هیچکدومش. 3/20/2005 02:48:00 PM - آرش ÙØªØ§ØÙ -
باید به چیزایی که زنده نگهم میدارن اعتماد کنم. 3/18/2005 02:31:00 AM - آرش ÙØªØ§ØÙ -
"زنهای باکره مثل زنهای باکره ناز میکنند." 3/13/2005 12:47:00 PM - آرش ÙØªØ§ØÙ -
3/11/2005 12:49:00 AM - آرش ÙØªØ§ØÙ -
3/09/2005 06:17:00 PM - آرش ÙØªØ§ØÙ -
مادرم اگر میدانست مرا میزاید، هیچگاه نمیگذاشت با پسرخاله ام، َمست، از روی تپه های چین تایپه ، جزیره ای در جنوب شرقی آسیا با سقفی بالغ بر 2 متر با بامی کمتر و برفی بیشتر. 3/05/2005 12:19:00 AM - آرش ÙØªØ§ØÙ -
آدمایی توی زندگی من هستند که من اصلا ندیدمشون. علی و هومن. تخیلات قوی و دوست داشتنی من. لحظه های نابی که دیگه هیچکدوم وجود ندارن. لحظه های مُزده. شخصیتهای مُرده. من فقط باهاشون میخوابم و بلند میشم. فقط همین. 3/02/2005 10:00:00 PM - آرش ÙØªØ§ØÙ -
امید، بچه که بوده آرزو داشته وقتی بزرگ شذ ، یه cpu درست کنه و رقیب intel بشه. منو امید، تحلیل سیستمها ورداشتیم ، میخوایم یه cpu درست کنیم و رقیب intel بشیم. علی آمار احتمال ورداشته. حتما میخواد ببینه احتمال اینکه زندگیشو به گا بده چقدره. 3/01/2005 02:00:00 PM - آرش ÙØªØ§ØÙ - |