همین الان بیشتر از خودت تورو میشناسم. تو ام فقط کافیه صفحهء حوادثِ روزنامه ها رو بخونی و به باکرگیت فکر کنی. تو خیابون که راه میری، همش دورورتو نگا کنی، که مبادا لولو خُرخُره، این پسرای ناکس، نخورنت. میتونی دستتم بذاری بینِ پاهات. یا یه قفل آهنی بخری و کیلیدشو بندازی تو جوب که آب ببرتش. ولی مبادا یکی یه موقعی، بیاد و اون کیلیدو از تو جوب پیدا کنه. و خیلی اتفاقی بیاد تو خیابون سراغت. همم پس بترس.
-----------------------------
داغونم. داقون.
7/13/2005 09:37:00 PM -
آرش ÙتاØÙ -
|