من انداختم. من تف انداختم. من با هدف تف انداختم. من تف انداختم به. من تف انداختم به زمين در جاهايي که تف انداختن به زمين ناشايست بود. من تف انداختم به زمين در جاهايي که تف انداختن به زمين نقض مقررات بهداشت بود. من تف انداختم به صورت کساني که تف انداختن به صورتشان توهين علني به مقدسات بود. من تف انداختم به چيزهايي که تف انداختن به آنها توهين علني به بشريت بود. من تف نيانداختم جلوي کساني که تف انداختن جلوي آنها بنا بر افواه خوش يمن بود. من تف نيانداختم جلوي افليجها ؛ من تف نيانداختم به بازيگرها پيش از رفتنشان به روي صحنه. من تف نيانداختم در تف داني. من تف انداختم در اطاقهاي انتظار . من تف انداختم در باد.
اتهام به خود ~ پتر هانتکه
3/02/2004 06:33:00 PM -
آرش ÙتاØÙ -
|